شیطان درقرآن(مبحث هفتم)
آیات قرآن دررابطه باشیطان(3)
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَمِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ
و برآنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولى (سرانجام) خود را ازآن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد!
وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْبِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
و هرگاه وسوسهاى از شیطان به تورسد، به خدا پناه بر؛ که او شنونده و داناست!
وَإِذْزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لاَ غَالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَمِنَ النَّاسِ وَإِنِّی جَارٌ لَّکُمْ فَلَمَّا تَرَاءتِ الْفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَىعَقِبَیْهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِّنکُمْ إِنِّی أَرَى مَا لاَ تَرَوْنَ إِنِّیَأَخَافُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ
و (به یاد آور) هنگامى را که شیطان، اعمال آنها [= مشرکان] را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروزهیچ کس از مردم بر شما پیروز نمىگردد! و من، همسایه (و پناهدهنده) شما هستم!» امّا هنگامى که دو گروه (کافران، و مؤمنان مورد حمایت فرشتگان) در برابر یکدیگرقرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پیروانم) بیزارم! من چیزىمىبینم که شما نمىبینید؛ من از خدا مىترسم، خداوند شدیدالعقاباست!»
قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَىإِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّمُّبِینٌ
گفت: «فرزندم! خواب خود را براى برادرانت بازگو مکن، کهبراى تو نقشه (خطرناکى) مىکشند؛ چرا که شیطان، دشمن آشکار انسان است!
وَقَالَ لِلَّذِی ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْکُرْنِی عِندَرَبِّکَ فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَسِنِینَ
و به آن یکى از آن دو نفر، که مىدانست رهایى مىیابد، گفت: «مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآورى کن!» ولى شیطان یادآورى او را نزد صاحبش ازخاطر وى برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقى ماند.
وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًاوَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّیحَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بَی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاء بِکُم مِّنَالْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَبَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّرَبِّی لَطِیفٌ لِّمَا یَشَاء إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ
و پدرو مادر خود را بر تخت نشاند؛ و همگى بخاطر او به سجده افتادند؛ و گفت: «پدر! اینتعبیر خوابى است که قبلاً دیدم؛ پروردگارم آن را حقّ قرار داد! و او به من نیکى کردهنگامى که مرا از زندان بیرون آورد، و شما را از آن بیابان (به اینجا) آورد بعد ازآنکه شیطان، میان من و برادرانم فساد کرد.پروردگارم نسبت به آنچه مىخواهد (وشایسته مىداند،) صاحب لطف است؛ چرا که او دانا و حکیم است!
تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَزَیَّنَلَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌأَلِیمٌ
به خدا سوگند، به سوى امتهاى پیش از تو پیامبرانى فرستادیم؛امّا شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست؛ و امروز او ولىّ و سرپرستشان است؛ ومجازات دردناکى براى آنهاست!
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَفَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
هنگامى که قرآنمىخوانى، از شرّ شیطان مطرود، به خدا پناه بر!
إِنَّالْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِکَفُورًا
چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند؛ و شیطان در برابرپروردگارش، بسیار ناسپاس بود!
وَقُل لِّعِبَادِییَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّالشَّیْطَانَ کَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا
به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد مىکند؛ همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است
وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا
هر کدام از آنها را مىتوانى با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى! و آنان را با وعدهها سرگرم کن! -ولى شیطان، جز فریب و دروغ، وعدهاى به آنها نمىدهد-
قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَبًا
گفت: «به خاطر دارى هنگامى که ما (براى استراحت) به کنار آن صخره پناه بردیم، من (در آن جا) فراموش کردم جریان ماهى را بازگو کنم -و فقط شیطان بود که آن را از خاطر من برد- و ماهى بطرز شگفتآورى راه خود را در دریا پیش گرفت!»
یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا
اى پدر! شیطان را پرستش مکن، که شیطان نسبت به خداوند رحمان، عصیانگر بود!